گفت و گوی اختصاصی آکام نیوز با یکی از پیشمرگان قدیمی کومله/افشاگری تکاندهنده پیشمرگ کومله از رواج همجسنگرایی در اردوگاه های کومله/ تعرض هیرش رهنورد کادر امنیت کومله، به پیشمرگ کومله

آکام نیوز/اختصاصی: پایگاه خبری آکام نیوز، با یکی از پیشمرگان گروهک کومله در ارتباط با رواج همجنس گرایی در این گروهک، گفت و گویی اختصاصی انجام داد.

به گزارش آکام نیوز، به دلایل امنیتی و بخاطر حفظ امنیت این پیشمرگ، از ذکر نام وی خودداری می شود.

این پیشمرگ کومله در این گفت و گو به مسئله مهمی اشاره کرد.

عضو قدیمی کومله به آکام نیوز گفت؛ وقتی در مقر بالیسان بودم، متین( هیدی خضری کادر ۸ ساله کومله) قصد رابطه جنسی(همجنس بازی) با من را داشت و این پیشنهاد بی شرمانه را به من کرد.

او قصد داشت به زور و اجبار به من تعرض جنسی کند که من برای دفاع از خود، اقدام به خودزنی کردم و درگیری شدیدی بوجود آمد.

این پیشمرگ کومله در پاسخ به این سوال که چرا از او شکایت نکردی، اظهار داشت؛ شکایت کردم اما متاسفانه کومله چشم پوشی کردند و گفتند جمهوری اسلامی سو استفاده می کند پس سکوت کن!

در مقابل با اصرار، من را به دفتر ارتباطات سلیمانیه منتقل کردند.

حتی وقتی به کومله گفتم من به ایران می خواهم برگردم، اجازه نمی دادند و من را می ترساندند و می گفتند اگر برگردی زندگی تو تباه می شود، اعدام می شوی و شاید به گوششان برسد و اتهام لواط را به تو بزنند!

و اینگونه من را ساکت می کردند.

وقتی در نهایت نتوانستم آنها را قانع کنم، تسویه حساب کردم و گفتم به ایران نمی روم، می روم کارگری می کنم.

برای امضای برگه تسویه حساب نزد هیرش رهنورد(امنیت) رفتم و او وقتی برگه امضا را دید، گوشی تلفنم را کاملا پاک کرد و به حالت کارخانه برگرداند، رهنورد حتی سیم کارت من را هم توقیف کرد، وقتی هم خواستم بلند شوم از دفتر خارج شوم به زور دست من را گرفت و او هم قصد تجاوز به من را داشت، من با بدبختی از دست او فرار کردم.

وقتی از اردوگاه رفتم برای سامان ریشه صاحب(مسئول اردوگاه)، امید احمدزاده، مسئول امنیت و ادریس کلاهدوزی مسئول دفتر ارتباطات سلیمانیه، ویسی ارسال کردم و کل ماجراها را برای آنها تعریف کردم به آنها گفتم حقم را از شما می گیرم.

ادریس کلاهدوزی بعد از چند ساعت با من تماس گرفت و به من گفت؛ هیرش رهنورد آن روزی که قصد تعرض به تو را داشته مست بوده برای همین حواسش به کارهایش نبوده و به همین راحتی از گناه او هم چشم پوشی کردند.

هدف من از بازگو کردن این ماجرا این است که جوانان کردستانی بدانند در چه راهی قدم می گذارند، آنجا امنیت روحی روانی و جسمی نخواهند داشت و به خاطر اینکه پیشمرگان از جامعه دور هستند، به همدیگر هم رحم نمی کنند، آنها حتی به حیوانات هم تعرض می کردند، دیگر انسان جای خود دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا