از دمکرات تا داعش
آکام نیوز:استکبار جهانی به معنای خاص آن یعنی سردمداران نظام سلطه جهانی،از هر فرصتی برای ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی استفاده کرده اند و در اینده نیز استفاده خواهند کرد.
آکام نیوز:استکبار جهانی به معنای خاص آن یعنی سردمداران نظام سلطه جهانی،از هر فرصتی برای ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی استفاده کرده اند و در اینده نیز استفاده خواهند کرد.
در این راه از تمامی گروهها ، ابزارها و امکانات ، ایده ها و ایدئولوژی ها بهره خواهند گرفت. فرقی نمیکند ابزارشان گروهکهای کردی باشند یا پان ترکیستها،سلطنت طلبا ها باشند،یا منافقین،فرقی نمی کند ایدئولوژی مربوط به تاسیس کردستان بزرگ باشد،یا تاسیس خلافت خلیفه بغدادی و در این بین دامنه عظیمی از افکار و باورها که بعضا متفاوت و حتی متضاد نیز هستند،مورد حمایت و بهره برداری قرار می گیرند،گاها افراد و افکار الحادی و گاها مذهبی از شیعه گرفته تا سنی وتا وهابیت،هیچ فرقی در نوع تفکر و باور آنها وجود ندارد به شرطی که در تقابل با نظام جمهوری اسلامی قرار بگیرند مورد حمایت قرار خواهند در این مسیر تنها هدف تضعیف نظام یا حداقل تقلیل مقبولیت عامه نظام در انظار و افکار مردم است و در این راستا همه جریانات و احزاب و افکار وسیله هستند، وسیله ای که تا حد ممکن مورد استفاده قرار میگیرند و بعد از اتمام کار مجددا در جعبه ابزار قرار میگیرند تا زمانی که نوبت استفاده مجددشان فرا برسد. این نظریه و تئوری براساس واقعیت رفتاری مخالفان دربرابر نظام ارائه گردیده و سعی مقاله در بررسی دو نوع از این ابزارها در مقابل جمهوری اسلامی است که در کردستان ایران مورد استفاده قرار گرفته اند ، اولین آن احزاب کردی و دومین مورد نیز داعش است .
ابتدا به بررسی تفاوتهایشان می پردازیم…
۱– گروهکهای کردی که منظور نویسنده دمکرات و کومله است بعنوان حزبی سکولار دسته بندی میشوند در حالی که داعش یک گروه مذهبی فوق افراطی است.
۲– گروهکهای کردی به استقلال کردستان برمبنای تمایلات قوم گرایانه معتقدند در حالی که حکومت ملی و قومی در عقیده داعش هیچ جایگاهی ندارد و حتی به عنوان نوعی کفر تلقی می شود.
شباهتها :
شباهت های کلیشه ای و تکراری زیادی بین این دو گروه وجود دارد از جمله هر دو دارای ساختار سیاسی – نظامی هستند یا هردو به نوعی افراط گرایی جنون آمیز دچار شده اند و هر دو نیز با تمامی تعارضات عقیدتیشان در تقابل شدید با نظام جمهوری اسلامی و تلاش جهت ویرانی ایران زمین مشترک و حتی متحد هستند .
اما یکی از این شباهتها مربوط به طرفداران مشترک آنهاست ! در بررسی اعضا و طرفداران این دو گروه به یک نکته جالب برخورد میکنیم اینکه بسیاری از افرادی که به داعش گرویدند زمانی از طرفداران پروپا قرص دمکرات بودند
حزب دمکرات در مقایسه با کومله بعلت آنکه نسبت به مذهب حساسیت کمتری داشت و خود را کمتر در تعارض با مذهب قرار میداد و در آن دوران نیز عقاید افراطی مذهبی چندان رواج نداشتند لذا افراد مذهبی نیز میتوانستند در دامنه طرفداران دمکرات قرار بگیرند البته اعضا و طرفداران احزاب معارض عمدتا افرادی با تحصیلات پایین و نا آگاه و از نظر اجتماعی فاقد شان اجتماعی بودند، افرادی که عموما سرخورده و دارای مشکلات روحی و روانی و گاها اخلاقی بودند و شخصیت مستقلی نداشتند یعنی ضعیفترین افراد در حلقه اجتماع و روابط اجتماعی، افرادی که شکارشان برای این گروهها به راحتی آب خوردن بود وبدون نیاز به استدلال با کمترین تلاشی اقناع میشدند و با وابستگی احزاب به اربابان استکباری، خود به خود این افراد نیز تحت نفوذ قرار می گرفتند .
رفتار و عملکرد احزاب طوری بود که تنها و تنها به سرخوردگی می انجامید و امال و آرزوهایی که تحقق آن به پیشمرگان، اعضا و طرفداران این گروهها وعده داده شده بود هیچ گاه محقق نشدند، در داخل این احزاب انشقاقهای پی در پی رخ میداد و نمونه هایی که به حکمرانی می رسیدند با شکست مواجه میشدند مانند نمونه حکومت اقلیم که سبب درک واقعیت ذاتی احزاب کردی و دوری و دلزدگی بیشتر این افراد از آنها میشد تا جایی که دیگر میزان تمایل و گرایش به این احزاب به سمت صفر میل میکرد و روز به روز کمتر میشد و این مسئله نقطه عطف مهمی در گزینش و تعویض ابزار مورد استفاده استکبار بود و اینجا بود که بعلت عدم کارآیی احزاب کردی ، گروهک های افراطی مذهبی که رنگ ولعاب جدیدی داشتند جایگزین شدند .
این جایگزینی قدمتی در حدود دو دهه دارد ابتدا ارتباطی سیستماتیک وبه تعبیری مراد و مریدی بین عده ای انگشت شمار از روحانیون افراطی کرد و نیروهای طالبانی برقرار میشود و سیل پول و کمک های مالی به سوی مناطق سنی نشین و کرد نشین روانه میشود و این پول برای ترویج و تقویت عقاید افراطی مصرف میشود و از همان ابتدا سعی در برجسته نمودن تفاوتهای مذهبی و نگرشی و تزریق تفرقه به بطن جامعه را داشتند تا اکراد که اینک به برکت نظام جمهوری اسلامی خود را از همه جهات آزاد و برابر با ساختار کلی ایران اسلامی میدیدند و به تمامی حقوق خود رسیده بودند ، دچار تردید شوند و اگر چه در این میان روحانیون مبارز و آزادی خواه و حق طلب کرد بر حسب وظیفه شرعی خود به مقابله با این باورهای مهلک و ویرانگر پرداختند و حتی در این راه قربانی و شهید هم دادند اما باز دام برای همان مرغان قدیمی گسترده شده بود و همان حلقه های سست دیرین که تا دیروز خواهان کردستان مستقل بودند و طرفدار دمکرات اینک به مذهب متمایل شوند و طرفدار داعش شوند و وهابیت .
برای این افراد سرخورده از آرمانهای احزاب کردی، اینک نوعی ایدئولوژی مطرح میشد که به علت آمیخته شدن با مذهب نسبت به ایده کردستان بزرگ جذابیت بیشتری داشت کردستان بزرگ تقریبا هیچ پاداشی برای پیروانش بدنبال نداشت اما وهابیون مژده بهشت را میدادند و با کمی تحریک و تاویل و تفسیر خودساخته و انحرافی از ایات و روایات میتوانستند شخص را داوطلبانه به کام مرگ بفرستند در مقابل طرفداران احزاب کردی حاظر نبودند خود را فدای رهبران منفعت طلب و تاجر پیشه خود نمایند
در این مسئله داغ بزرگ و آتش جگر سوز، جوانان و افرادی هستند که میتوانستند در جامعه خود به زندگی معمولی و عادی خود مشغول شوند و با سربلندی و افتخار به تربیت نسلی نو بپردازند اما در دام بازی های بازیگردانان استکبارگرفتار شدند و زمانی به نام استقلال و زمانی به نام حکومت خلافت اسلامی به دامان فنا و نابودی فرستاده شدند دو گروه و دو ایدئولوژی که با همه تفاوتهایشان در یک مسئله مشترک و همسو بودند و آن تقابل و تلاش با نظام مقدس جمهوری اسلامی و سعی در براندازی آن بود
البته یک شباهت دیگر این دو جریان نیز نباید دور از نظر باشد و آن عاقبت مشترک هر دو گروه است که به علت آگاهی و شعور و درک ملی و مذهبی مردم همیشه در صحنه کردستان به شکست انجامیدند و در عاقبت وفاداری مردم کردستان به نظام و خاک و کشور و رهبرشان بار دیگر برای جهانیان محرز گردید.