منطقه در آینده ای نزدیک
آکام نیوز:در ماه جاری شاهد دو نشست بودیم که نه تنها شرکت کنندگان و سطح آنها با هم برابر و یکسان نبودند بلکه شاید چنین به نظر برسد که اصولا این دو جلسه نباید هیچ گونه ارتباط معنا داری با هم داشته باشند ولی واقعیت سیاسی چیز دیگری است ، توضیح تاثیر نشست اول بر منطقه به طور عام و همچنین بر آینده اعضای نشست دوم به طور خاص ، هدف این مقاله است و آنچه در ذیل می آید احتمالا یک نوع پیش بینی باشد که در آینده ای نچندان دور شاهد تحقق آن خواهیم بود.
آکام نیوز:در ماه جاری شاهد دو نشست بودیم که نه تنها شرکت کنندگان و سطح آنها با هم برابر و یکسان نبودند بلکه شاید چنین به نظر برسد که اصولا این دو جلسه نباید هیچ گونه ارتباط معنا داری با هم داشته باشند ولی واقعیت سیاسی چیز دیگری است ، توضیح تاثیر نشست اول بر منطقه به طور عام و همچنین بر آینده اعضای نشست دوم به طور خاص ، هدف این مقاله است و آنچه در ذیل می آید احتمالا یک نوع پیش بینی باشد که در آینده ای نچندان دور شاهد تحقق آن خواهیم بود.
نشست اول توسط سه کشوربرگزار شد که از قدرتهای مطلق خاورمیانه و بازیگردانان اصلی این منطقه هستند و هر آنچه که در این ناحیه رخ دهد اگر در چهارچوب منافع و دارای جواز یکی از این سه کشور نباشد امکان رشد یا حیات سیاسی و نظامی را نخواهد داشت .
روسای جمهور سه کشور ترکیه ، روسیه و جمهوری اسلامی ایران فروردین امسال در ترکیه گرد آمدند تا مسئله صلح و ثبات در سوریه را مورد مناقشه و بررسی قرار دهند و در نهایت بیانه ای دادند که در آن بر عزم خود مبنی بر ادامۀ همکاری فعال درباره سوریه تاکید کردند.
و نشست دوم :
نشست سرکردگان احزاب کردی معاند جمهوری اسلامی بود که در مورخه ۱۶ فروردین ۹۷ با حضور پنج گروهک برگزار شد .
اما اینکه این دو نشست چگونه میتوانند با هم در ارتباط باشند ذیلا توضیح داده میشود ابتدا به بررسی اعضای نشست اول و اهداف این کشور ها میپردازیم .
جمهوری اسلامی ایران : این کشور از ابتدای شروع بحران وسوریه به سبب درک واقعیت های موجود در منطقه – قصد قدرتهای جهانی برای اعمال تغییرات استعماری در خاورمیانه و حذف عوامل مقاومت در منطقه – به حمایت از نظام قانونی این کشور پرداخت ضمن انکه پرهیز از جنگ داخلی و صلح در این کشور همواره از اهداف جمهوری اسلامی ایران در سوریه بوده است و در راه تحقق این هدف به ارائه کمک های مستشاری نظامی به نیروهای نظامی سوریه پرداخته است .
روسیه : کشوری که تنها در حروف با سوریه مشترک نیست ، بلکه اهداف مشترکی نیز بین این دو کشور وجود دارد . روسیه در مدت هفت سال درگیری داخلی در سوریه عملا به حمایت از نظام سیاسی سوریه پرداخته ولی مسلما اهدافی را هم در پشت این حمایت دنبال کرده است که اگر به وضوح به این اهداف بپردازیم باید چنین گفت :
روسیه در قرن گذشته دوره ای طولانی از منازعات را با غرب و خصوصا ایالات متحده پشت سر گذاشته است، از همکاری جهت نابودی نازیسم و تقسیم جهان بعد از این جنگ گرفته تا دوران جنگ سرد و نهایتا دوران جنگ های نیابتی .
اما انچه در سوریه کنونی میگذرد جنگ نیابتی نیست بلکه جنگ مستقیم با حضور هر دو ابر قدرت است، گویا جنگ سوریه شروع دوران جدیدی از تقابل در روابط این دو ابر قدرت خواهد بود ولی در این بازی از ابتدا برد با روسیه بوده زیرا این کشور طبق قوانین بین المللی و بر مبنای درخواست دولت قانونی سوریه وارد این کشور شده و عملا هر گونه مداخله روسیه در این جنگ داخلی مشروع به نظر میرسد اما مداخله امریکا از یک سو از نظر قوانین بین المللی کاملا غیر مشروع و مداخله گرانه محسوب میشود و از سوی دیگر آمریکا و غرب در این بحران کاملا سردرگم به نظر میرسند زیرا از گروه هایی جانبداری میکنند که حتی برای خود غربیان نیز ناشناخته و غیر قابل اعتماد هستند گروهی موسوم به ارتش آزاد سوریه که متشکل از جریانهای افراطی مذهبی است که نه جهت گیری مشخصی دارند و نه رهبری مشخص و نه استقلال عمل، هر فرقه ای از این گروه به میل خود و بر حسب تشخیص خود رفتار میکند.
در این بین تنها امریکا سعی میکند دولت بشار الاسد را ساقط کند و هیچ گونه برنامه ای برای اینده این کشور ندارد اما روسیه مصمم است از افتادن سوریه به حوزه نفوذ غرب جلوگیری کند و حرکتهای تندرو مذهبی سلفی را که برای خود دولت مسکو هم خطر جدی به حساب می آیند در منطقه ای دور از کشورش نابود کند و این بدان مفهوم است که امنیت ملی روسیه با نابودی گروههای تروریستی در سوریه تا حدود زیادی گره خورده است .
دولت ترکیه :
شاید به جرات بتوان گفت ترکیه در جریان منازعات داخلی سوریه جزء سردرگم ترین و پر اشتباه ترین کشورها بوده است و در حال حاضر سیاستی کاملا متناقض با سیاست اولیه اش را اتخاذ کرده است. در ابتدا این کشور به پیروی از غرب به حمایت از گروههای تروریستی در این کشور پرداخت و هدف خود را نابودی دولت دمشق بیان نمود و در این راه حتی به تقابل با روسیه نیز پرداخت اما وقوع دو حادثه سبب شد تا ترکیه در این مسئله تجدید نظر کند و در سیاست خارجی چرخشی را شاهد باشیم.
شوک اول برای ترکیه که سبب تجدید نظر جدی در سیاستش شد زمانی بود که یک فروند هواپیمای نظامی روسیه را سرنگون کرد، ترکیه انتظار حمایت بی قید و شرط ناتو را داشت اما چنین نشد، در عمل ترکیه دریافت که ناتو برای وقوع یک جنگ دیگر آمادگی ندارد وحاضر نیست باج زیاده روی های ترکیه را بدهد.
اما چرخش دوم در سیاست خارجی ترکیه را زمانی شاهد بودیم که ترکیه به وجود نیروهای “YPG ” که به ” PKK ” وابسته هستند حساسیت نشان داد، امریکا به جای رسیدگی به حساسیت همپیمان خود سعی کرد با تغییر نام این گروه به ” نیروهای سوریه ی دمکراتیک ” به حمایت از این گروه ادامه دهد، این پشتیبانی آمریکا سبب شد تا نیروهای SDF به سرزمین های غیر کردی سوریه نیز چشم داشته باشند و عملا تمام مرز ترکیه را در اختیار بگیرند و اینجا بود که ترکیه ناچار شد در خارج از چهارچوب ناتو و به نام دفاع از خود در برابر تروریسم به عفرین حمله کند حمله ای که بسیاری از مسایل را روشن ساخت و برخی ابهامات را برای عمده ی گروههای درگیر در بحران سوریه مشخص نمود.
با این اقدام ترکیه به جهان نشان داد که برای مبارزه با ” PKK ” اگر لازم باشد از چهارچوب ناتو هم خارج میشود و به دامان روسیه پناه می برد.
امریکا که نزدیکی ترکیه به روسیه را خطری جدی برای بقای ناتو می دید درمقابل حمله ترکیه به عفرین ساکت ماند و ” YPG” نیز دریافت که تدوام این دوستی تا کجا خواهد بود.
ترکیه که اکنون به هراس آمریکا پی برده، میخواهد با نزدیکی بیشتر به روسیه آسانتر و بیشتر از امریکا امتیاز بگیرد و چراغ سبز امریکا برای حمله به منبج را داشته باشد.
گویا تمام جهت های درگیر در این منازعه دریافته اند که اگر در سطح منطقه ای چاره ای برای این بحران اندیشیده نشود در این درگیری ها هیچ گونه برنده ای وجود نخواهد داشت و همگان بازنده خواهند بود لذا در ارائه راه حل این مشکل باید تمام نگرانی ها و درخواست های طرفهای درگیر و بازیگران اصلی مد نظر قرار بگیرند، گویا همگان به خوبی دریافته اند که تنها جهتی که بتواند اینده سوریه را تامین کند و صلح و امنیت را به این کشور بازگرداند همان دولت قانونی سوریه یعنی دولت منتخب “بشار الاسد” است.
اکنون که خواسته ها و امتیازات کلیه طرفها را جلوی چشم خود داریم میتوانیم به پیش بینی قدم های بعدی بپردازیم.
و اینچنین است که انتظار میرود در اینده ی نزدیک :
روسیه همچنان به حمایت خود از دمشق ادامه خواهد داد و با نابودی جریان های تروریستی در سوریه دیواره امنیت خود را مستحکمتر کند و همچنین مانع از تسلط غرب بر سوریه شود.
جمهوری اسلامی ایران نیز با ادامه حمایت های مستشاری خود ضمن سرکوبی جریانهای افراطی تروریستی که مستقیما میتوانند امنیت ایران را نیز به خطر بیاندازند حلقه مقاومت را حفظ می نماید و به تقابل با برنامه های امپریالیستی غرب برای تسلط بیشتر بر منطقه خواهد پرداخت پس باید انتظار داشت که پیشروی های جبهه مقاومت بیشتر و سریعتر ادامه یابد و دولت قانونی سوریه کنترل اکثریت مناطق این کشور را به دست بیاورد.
ترکیه نیز به مقابله با بزرگترین دردسر و دلهره اش یعنی ” PKK ” می پردازد ” PKK ” با اقداماتی که در چند دهه اخیر انجام داده سبب نا امنی و تهدید در منطقه شده است و به شکل مشکلی درامده است که نیازمند چاره اندیشی جدی است، البته چنین احساس میشود که ترکیه در صورتی که در مقابل خود حساسیتی مشاهده نکند تمایل شدیدی به بسط سلطه و حاکمیت و کشور گشایی ( احیای امپراطوری عثمانی ) دارد.
اما آنچه که مسلم است اینست که گویا همه به یک نتیجه مشترک رسیده اند و ان اینکه خاورمیانه نیازمند یک نوع پاکسازی جدی و اجباری است و اینجاست که تاثیر تصمیمات نشست اول بر منطقه آشکار میشود.
اکنون که بنظر میرسد پایان این بحران نزدیک باشد و بنظر میرسد توافق هایی هم صورت گرفته باشد توجه داشته باشید که تومورهای سرطانی منطقه باید برای همیشه علاج شوند پس برای احزاب و گروهکهای منطقه نیز چنین انتظار میرود که:
۱– با ادامه پشتیبانی موسکو از دمشق گروههای افراطی سلفی بیشتر و بیشتر مورد حمله قرار گیرند .
۲– ترکیه حملاتش را برای سرکوبی ” PKK ” ادامه می دهد و با توجه به اینکه آمریکا غیر از تیغ زدن عربها سیاست مشخص دیگری در منطقه ندارد احتمالا حمله به سایر مقرهای ” PKK ” را در اینده ی نزدیکی شاهد باشیم .
اما برای احزاب کرد ایرانی
۳– اگر برخی مدارک در گذشته و در برهه ای از زمان نمایانگر نوعی ارتباط بین ترکیه و احزاب کرد ایرانی بوده است، به احتمال زیاد ترکیه دیگر مایل به تداوم چنین ارتباطی نباشد.
۴– اینده احزاب کردی به رفتار کنونی انها بستگی خواهد داشت با توجه به تصمیم قاطع بر حل معضلات سوریه و خاورمیانه احتمالا در صورتی که این احزاب سبب ایجاد نا امنی هر چند کوچک در ایران شوند با واکنش تند جمهوری اسلامی روبرو خواهند شد.
و این بدان معنا است که تصمیمات گرفته شده در نشست سه جانبه در ترکیه بر اینده این گروهک ها مستقیما تاثیر خواهد گذاشت موردی که سران گروهک های معاند به خوبی بدان پی برده اند و آن را جدی گرفته اند و در گردهمایی های خود به بررسی آن میپردازند و احتمالا به خوبی دریافته اند که نفر بعدی خودشان هستند لذا به برگزاری نشست های هم اندیشی با عنوان مرکز همکاری احزاب کردستان ایران میپردازند تا راه فراری برای خود بیابند.