مسئله حلبچه و موضع احزاب کمپ نشین
آکام نیوز: ساکنان حلبچه در جریان جنگ ایران و عراق،در تاریخ ۱۶ تا ۱۷ مارس ۱۹۸۸ توسط رژیم بعث عراق بمباران شیمیایی شدند و بیش از پنج هزار غیرنظامی و بیدفاع در یک نیمروز در این شهر جان باختند.
به گزارش آکام نیوز، این بمباران شیمیایی تقریباً همزمان بود با عملیاتی مرسوم به (عملیات انفال )عملیات انفال عملیاتی بود که پیرامون آن حدود ۱۸۲ هزار نفر بهویژه کودکان و زنان و سالخوردگان مناطق کردنشین توسط ارتش حزب بعث عراق کشته و زنده به گور شدند.گازهای سمی به کار رفته از سوی دولت عراق در حلبچه گاز خردل،سارین،تابون و ویاکس بود که از سوی برخی دولتهای غربی به رژیم بعث عراق تحویل داده شده بود و معاملهگر هلندی” فرانس فان آنرات” در این مسئله نقش کلیدی داشت.
در آیندهایی نزدیک قرار بر این است که در حلبچه دادگاهی برگزار شود و عاملین و مسببین شیمیایی باران حلبچه از طرف رژیم بعث و شخص صدام حسین شناسایی شوند؛یعنی اینکه چه کسانی یا کشوری اینگونه سلاحها را در اختیار رژیم بعث قرار داده است و رژیم بعث (صدام حسین)چگونه به این سلاحها دست یافتهاند.
احزاب کردستان ایران،خصوصا آن زمان که چند شاخه نبودند و فقط یک کومله و یک دمکرات وجود داشت و به گونهایی در این بمباران تلفاتی هم داشتند،با وجود آنکه آن زمان مناسبات حسنهایی با رژیم بعث داشتند و کمکهای مالی فراوانی از این رژیم دریافت میکردند در قبال مسائل زیادی سکوت اختیار کردند و حتی دریغ از انتشار یک بیانیه در باب محکوم کردن این جنایت،منتشر نکردند.
نمونه بارز آن بمباران شیمیایی سردشت و کشته و زخمی شدن دهها نفر از شهروندان عادی و بی گناه سردشتی که در قبال آن سکوت کردند.حال با سرنگون شدن رژیم بعث و بیرون کشیدن مدارک و برگههای موثق در دادگاهی بی طرف و آشکار شدن کشورها و شخصیتهایی که به رژیم بعث سلاح شیمیایی دادهاند،باید پاسخگوی مردم حلبچه و کرد عراق باشند.
در اینجاست که احزاب جیره خوار بعث تا چقدر توانای مستقل بودن خود را میتوانند نشان بدهند،اینان که ادعای دمکراسی دارند به علت روابطی که با رژیم بعث داشتهاند میتوانند مستنداتی جمع کنند و در این دادگاه بر علیه کشورهایی که باعث مرگ هزاران کرد بی گناه شدهاند،ارائه بدهند و صحبت کنند.حداقل کمترین کاری که میتوانند انجام بدهند در باب محکوم کردن این کشورها و شخصیتها انتشار یک بیانیه است.
آقایان مدعی نظیر “احمدی نیاز،احسن حسن پور و…” که داعیه دار مردم کرد و غمخوار کردها خود را تعریف کردهاند،چرا سکوت پیشه کردهاند و هیچ موضعی ندارند؟لابد منافع نمیطلبد که در این باب موضعی داشت؟
اینگونه افراد در چنین مواقعی که منافع کشورهایی یا شخصیتهایی به خطر میافتد،سکوت پیشه میکنند چون به فکر چند روز آیندهی خود هستند که به فلان کشور سفر میکنند؛یا اینکه اینان در جایگاهی نیستند که فلان شخصیت را نقد کنند…پس این افراد برای مردم کرد چه میکنند؟!تحریک و تهدید به بستن مغازه؟فعال سیاسی خطاب کردن عنصر فلان حزب و تشویش اذهان عمومی؟دفاع از اعضای دستگیر شدهی احزاب کمپ نشین در قالب تیمهای نظامی؟
به راستی فکر کردهایم چنین اشخاصی چه سودهایی از سادگی و احساسات مردم کردستان کردهاند و در بهترین کشورهای اروپایی مشغول سرمایه گزاریهای کلان هستند و برای خود و فرزندانشان مرفهترین زندگی را فراهم کردهاند.