مصاحبه اختصاصی آکام نیوز با امیرسعیدزاده سردشتی راوی کتاب عصرهای کریسکان: روز بمباران شیمیایی سردشت جهنم را به چشم خود دیدم
آکام نیوز/اختصاصی:امروز هفتم تیرماه ۱۴۰۰، سالگرد بمباران شیمیایی شهر سردشت است.
به گزارش آکام نیوز، نیروی هوایی عراق در روز ۷ تیرماه سال ۱۳۶۶ با استفاده از بمب های شیمیایی خریداری شده از کشورهای اروپایی در ۴ نقطه پرازدحام شهر سردشت از توابع استان آذربایجان غربی، این شهر را به خاک و خون کشید.
در این حمله ۱۱۰ نفر از ساکنان غیرنظامی شهر به شهادت رسیدند و ۸۰۰۰ هزار تن دیگر در معرض گازهای سمی قرار گرفته و مسموم شدند.
بمباران شیمیایی شهر مرزی سردشت فجیع ترین تهاجم شیمیایی بود که آثار و مشکلات منفی بسیاری به وجود آورد.
به همین مناسبت پای گفتگو با امیرسعیدزاده سردشتی راوی کتاب معروف عصرهای کریسکان نشستیم.
آقای سعیدزاده از شاهدان عینی آن روز تلخ بود.
سعیدزاده متولد ۱۳۳۸دو بار اسیر گروهک تروریستی کومله شدهاست؛ یکبار سال ۵۹ که تا سال ۶۱ اسیر بوده و بار دیگر سال ۶۷ که یکسال در اسارت به سر برده است.
بر اساس خاطرات او در دوره اول، کتابی نوشته شده بهنام عصرهای کریسکان، که رهبر معظم انقلاب آن را امضاء کردهاند.
امیر سعیدزاده در دوران جنگ داخلی صرفا بخاطرعقاید و گرایش به انقلاب اسلامی در پاییز سال ۱۳۵۹، در شهرک ربط که در فاصله ۱۵ کیلومتری سردشت قرار دارد توسط سازمان کمونیستی کومله اسیر می شود، وی به علت تغییر ندادن عقاب انقلابی خود؛ از سوی این گروهک، محکوم به اعدام می شود، اما یکی از نیروهای کومله امیر را با خبرمی کند که باید فکری به حال خود بکند، امیر هم تصمیم به فرار از زندان گرفت که در نهایت با همکاری چند نفر از هم بندی های خود خصوصا کیانوش گلزار راغب، موفق شد در سال ۱۳۶۱ از زندان کومله در روستای برده سورسردشت، نزدیک به زندان دولتو فرار کند که برای اولین و آخرین بار، سعید سردشتی آن دژ فرار را شکست.
سعید بعد از فرار به صفوف نیروهای مردمی برای دفاع از انقلاب اسلامی پیوست و تا آخرین روزهای جنگ، به دفاع از انقلاب پرداخت.
بعد از جنگ و پذیرش قطعنامه ۵۹۸، سعید مجددا و برای بار دوم توسط حزب منحله دمکرات اسیر می شود که این بار به مدت ۴۰ ماه در اسارت دمکرات بود.
وی در طول این مدت اسارت توسط دمکرات، به مکان های مختلفی در اقلیم کردستان عراق منتقل می شود که یکی از آن مکان ها جایی بنام دوره بدران یا کریسکان بود.
وی در طول این مدت زندان های مختلفی را تجربه کرد که تلخ ترین خاطره را از دره کریسکان یا منطقه کریسکان دارد که تعداد زیادی از همه بندی های وی، در زندان منطقه کریسکان عصرها اعدام و به شهادت می رسیدند که متاسفانه هنوز جنازه تعدادی از شهدا در غربت باقی مانده است.
آکام نیوز: آقای امیرسعیدزاده از اینکه مجددا وقت خود را در اختیار آکام نیوز قرار دادید از شما تشکر می کنیم، همانطوریکه می دانید امروز ۷ تیرماه سالگرد بمباران شیمیایی شهر مرزی سردشت توسط رژیم بعث عراق است، شما از شاهدان عینی روز بمباران هستید، از آن روز شوم برای خوانندگان ما توضیح دهید.
امیرسعیدزاده: سلام و درود به شما و همکاران تان در آکام نیوز و تشکر از وقتی که به من دادید.
عصر روز ۷ تیرماه سال ۱۳۶۶ حدودا ساعت ۱۶:۰۰ بود که هواپیماهای بعثی را بر فراز آسمان سردشت دیدم که چند بمب انداخته و رفتند!
چند ثانیه نگذشته بود که متوجه شدم بمب شیمیایی است که بر سر مردم انداخته شده است و دقایقی بعد اجساد مردم را دیدم که روزی زمین افتاده بود.
آکام نیوز: آقای سعیدزاده چه مکان هایی در سردشت هدف بمباران شیمیایی قرار گرفت؟
امیر سعیدزاده: روز هفتم تیرماه ۶۶ بعد از نماز عصر بود که دیدیم چهار هواپیما وارد آسمان شهر شدند؛ ارتفاعشان پایین بود و دیگر شیرجه نزدند. دقیقا آمدند و بمبها را در چهار نقطه شهر ریختند، یکی از نقاط مورد هدف فرمانداری شهرستان سردشت بود که شاه لوله آب شهر هم در همان منطقه بود. لوله آب را زدهبودند تا آب آلوده شود. امامزاده را هم زدهبودند.
در بمباران شیمیایی شهر سردشت در چهار راه فرمانداری در ابتدا فقط یک قهوه چی شهید شده بود. ما متعجب شدیم بمباران توسط چهار هواپیما انجام شده، اما یک شهید تلفات داده ایم!
بعدا متوجه شدیم این بمباران، با دیگر بمباران ها متفاوت بوده و شهدا با تنگی نفس شهید یا مجروح می شوند.
و شهدا و مجروحان بمباران، لحظه به لحظه بیشتر و بیشتر می شدند، من چون امدادگر بودم، بیشتر از همه متوجه عمق فاجعه بودم.
آکام نیوز: شما به مجروحان امدادرسانی هم کردید؟
امیرسعیدزاده: بله من با بسیجیها و امدادگران به سمت مناطق بمباران شده حرکت کردم، اما بهجز یک کشته که در فرمانداری افتادهبود، جنازه دیگری ندیدیم. بوی سیر مانده همهجا را گرفتهبود، بعد از چند دقیقه نیروهای سپاه فریاد زدند شیمیایی، شیمیایی زدهاند. به ما که امدادگر بودیم دو آمپول دادهبودند که اگر شیمیایی زدند، آمپولها را از روی لباس به خودمان بزنیم. آمپولها را زدیم اما دیگر دیر شده بود و ۸۰ درصد ریههایم درگیر شد.
آکام نیوز: وقتی اجساد هموطنان و همشهریان خودتان را می دیدید چه حسی به شما دست می داد؟ چقدر آدم کشته شدند؟
امیرسعیدزاده: مردم با شنیدن صدای هواپیماها به پناهگاهها رفتهبودند و همین کار را خرابتر کردهبود،گازهای سمی وارد پناهگاهها شده و مردم را آلوده کردهبود.سردشت نزدیک جبهه بود و کمکهای امداد و نجات به شهر رسید اما دیگر دیر شدهبود. تعداد زیادی از نیروهای نظامی شهید شدند و بسیاری از مردم شهر بچه، زن و مرد کشته شدند.
هر جا را نگاه میکردی جنازه متلاشی شده افتادهبود یا مجروحی که ناله میکرد. آن روز جهنم را دیدم و برای همیشه به خاطر سپردم. آنهایی هم که ماندند عوارض شیمیایی، عذابشان میدهد. در سردشت فقط یک درمانگاه تخصصی تنفسی هست که پزشک کم دارد و دارو هم نداریم. برای درمان و دریافت دارو باید به تهران برویم.کرونا هم حالمان را بدتر کرد. هر کس کرونا میگیرد و بیماری به ریهاش میزند، جانش تلف میشود؛ چون ما ریهای نداریم که بتواند با کرونا هم مبارزه کند. چند روز بعد از بمباران شیمیایی سردشت از صلیبسرخ آمدند و از سازمانملل عکس گرفتند و گزارش نوشتند اما تا همین امروز عکسها و گزارشها بایگانی شده و دردی از ما دوا نکرده و دیگر فکر نمیکنم کاری هم بکنند.
آکام نیوز: ۳۴ سال از آن روز شوم می گذرد، وضع مجروحان آن زمان امروز چطور است؟ آیا از عوارض شیمیایی رهایی پیدا کرده اند؟
امیر سعیدزاده: بله ۳۴ سال از آن روز نحس میگذرد، جنازهها به خاک سپرده شدهاند. مردان و زنان جوان آن روز که زنده ماندهاند، ریههایشان در دادن دیاکسید و گرفتن اکسیژن یار آنها نیست.
بدنهایشان هنوز هم تاول میزند و در میانسالی و سالمندی تنی علیل دارند که توان زندگی ندارد. ۳۴ سال است با تنی رنجور، دیاکسیدی که بیرون میدهند، توان گرفتن اکسیژن را ندارند برای همین نفسشان تنگ میشود و ریهها خسخس میکند.
بچههایی که آن روز آلوده شدند و زنده ماندند حالا جوانند با عوارض شیمیایی. آنها آن روز نحس را به یاد دارند، سیاستمداران و کنشگران دنیا اگر درباره آنها تحقیق کنند به آنها برچسب قربانی بمبهای شیمیایی میزنند، لفظی دهان پرکن اما راستش را بخواهید سردشت و قربانیان بیگناه و بیدفاعش را کسی به یاد ندارد نه جهانیان و نه خود ما که ایرانی هستیم.
امروز ۳۴ سال از روزی که نیروی هوایی صدام، سردشت را بمباران شیمیایی کرد، میگذرد. ما درباره مردم این شهر مینویسیم تا فقط یادآوری کنیم، امیدوارم دیگر مردم جهان شاهد چنین فجایعی نباشند و تمام مردم در صلح و آشتی و امنیت کامل زندگی کنند.
آکام نیوز: امیرسعیدزاده سردشتی راوی محترم کتاب عصرهای کریسکان و زندانی قدیمی گروهکهای تروریست کومله و دمکرات از اینکه با گشاده رویی، بار دیگر دعوت آکام نیوز را برای انجام گفتگو پذیرفتید از شما تشکر می کنیم و برایتان بهترین ها را از خدای بزرگ آرزو می کنیم.
امیرسعیدزاده: من برای خدمت به نظام و مردم عزیز همیشه آماده هستم و از شما و همکاران محترمتان برای انجام این مصاحبه تشکر می کنم و برای آکام نیوز که سایت موفقی در ارتباط با فعالیت های گروهکهای ضد انقلاب است آرزوی موفقیت می کنم.