جنایات تکاندهنده گروهکهای تجزیه طلب کردی در کردستان ایران/ تحویل اسرای ایرانی به صدام حسین
آکام نیوز: بولتن نیوز، در مطلبی به قلم “نادر کیانی، خبرنگار حوزه بین الملل و امور منطقه ای” در خصوص جنایات گروهکهای تروریست کردی و خوش خدمتی سرکردگان ضد انقلاب به دولت های مختاصم نوشت: همزمان با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران در بهمن ماه سال ۱۳۵۷، گروههای تجزیهطلب در کردستان ایران، با پشتوانه قدرتهای خارجی، خصوصا آمریکا، اسرائیل، انگلیس و رژیم بعث عراق، درصدد طراحی توطئه و ضربه زدن به نظام نوپای اسلامی برآمدند و غائلههای متعددی را در کردستان، سازماندهی و عملیاتی کردند.
به گزارش آکام نیوز، ناگفته نماند این غائله ها که با حمایت قدرت های خارجی شکل گرفت، تنها کردستان را شامل نشد، بلکه خوزستان، آذربایجان، گنبد و سیستان و بلوچستان هم از این توطئه ها در امان نماندند.
کومله و دمکرات دو گروهی بودند که در کردستان ایران، فعالیت رسمی خود را آغاز کردند، این دو گروه با حمایت مستقیم و ویژه آمریکا و رژیم بعث عراق و سوءاستفاده از خلاء امنیتی که در نتیجه نوپا بودن انقلاب اسلامی ایران به وجود آمده بود، توانستند توطئهها و جنایات متعددی در این منطقه از ایران صورت دهند که درایت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) و همکاری مردم و نهادهای انقلابی و خصوصا پیشمرگان کرد مسلمان، موجب خنثی شدن نقشههای شیطانی آنها و برقراری آرامش و امنیت در منطقه شد.
در نخستین ماههای پیروزی انقلاب اسلامی، با فعالیتهای گروهکهای معاند در کردستان و بخصوص در شهرهای سنندج، پاوه، سردشت، سقز و بوکان، این مناطق دستخوش آشوب و ناآرامی شدند و از بهمن سال ۱۳۵۷ تا آغاز جنگ تحمیلی، انفجارهای پیایی در نقاط مختلف کردستان، ترور، ارعاب، بمب گذاری و… آرامش را از مردم شهرهای مختلف کردنشین سلب کرد.
عامل اصلی این ناآرامیها دو گروهک فتنهگر کردی ( کومله و دمکرات) بودند که بهدنبال تحقق اهداف تجزیهطلبانه خود، دست به هر جنایتی می زدند، هدف آنها به قول خودشان تنها بیرون کردن غیرکردها از کردستان نبود، آنها حتی به هم زبانان خود نیز رحم نمی کردند و هر کردی که با انقلاب همراهی می کرد، با آتش گلوله کومله و دمکرات روبرو می شد.
بدون شک مروری واقع بینانه بر حوادث سالهای اولیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در کردستان ایران، درک بهتری از اهداف و عملکرد این گروهک تروریستی تجزیهطلب به دست میدهد.
سرمنشأ شکلگیری بسیاری از گروهکهای فتنهگر قومی در ماههای پس از پیروزی انقلاب اسلامی در کردستان کومله و دمکرات بودند که با آغاز جنگ تحمیلی و با تأثیرپذیری از مرامنامه حزب بعث عراق و حمایتهای مادی و معنوی این رژیم، تشکیلات خود را گسترده تر کرده و به آلت دست بعثیها در کردستان و عراق مبدل شدند.
تشکیل گروهکهای تجزیه طلب قومیتی، در واقع یک طرح درازمدت است، تا اگر در شرایط فرضی جمهوری اسلامی ایران، قادر به تأمین امنیت در کردستان نبود، آمریکا، اسرائیل و انگلیس، راساً از طریق این گروهک با حمایت ناسیونالیستهای دیگر، استان کردستان را از ایران جدا کنند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کشورهای غربی و سران رژیم عراق پیگیری مطامع قبلی خود در ایران را بهطور جدی در دستور کار قرار دادند و لذا مراکزی تحت عنوان دفاتر جذب فریب خوردگان در شهرهای مختلف کردنشین کشورمان بازگشایی کردند و عضوگیری برای این دو گروهک با محوریت شعارهای احساسی و تجزیه طلبانه، آغاز شد و اینگونه شد که تعدادی از مردم ناآگاه و بیسواد خصوصا در روستاهای مرزنشین، جذب این عناصر شدند و جانشان را هم در راه رسیدن این گروهکها به اهداف دشمنان، فدا کردند.
علاوه بر اینکه ایدئولوژی رژیم بعث آبشخور فکری گروهکهای تجزیهطلب کردی بود، حمایتهای مادی و معنوی صدام از کومله و دمکرات غیرقابل انکار است.
پشتیبانی مالی،لجستیکی، تبلیغاتی، سیاسی و تسلیحاتی از مهمترین عناوین حمایتهای رژیم بعث بود.
قاسملو سرکرده وقت حزب منحله دمکرات بارها، عازم بغداد شد و با صدام حسین ملاقات کرد، از آن طرف نیز در بحبوحه جنگ تحمیلی و جنگ کردهای عراق با رژیم بعث، صدام حسین، به کومله و دمکرات اجازه داد تا دفاتر رسمی خود را در بغداد تاسیس کنند و همچنین اردوگاه هایی را در کویه، زرگویز و زرگویزله و بوتی تقدیم سرکردگان ضد انقلاب کرد. رژیم بعث عراق به طرفداران به اصطلاح خلق کرد، تسلیحات فراوان میداد.
عراقیها مدرسهای برای فرزندان سران ضد انقلاب در بغداد نیز داشتند که این مدرسه به یک آموزشگاه نظامی تبدیل شده بود و فرزندان عناصر ضد انقلاب در این به اصطلاح مدارس، شستشوی مغزی هم داده می شدند.
دوازده کادر کنونی کومله و ۲۰ کادر حزب منحله دمکرات، بطور رسمی در یکی از آموزشگاه های نظامی بغداد، دوره های ویژه دیدند.
در واقع صدام با محوریت استخبارات، در دو پایگاه فکه، عراق و بجلیه انبار بزرگی از انواع سلاح ایجاد کرده بود و به رؤسای گروهکهای تجزیه طلب کردی و همچنین عشایر عرب به هر میزان که درخواست میکردند بصورت پنهانی سلاح تحویل میدادند.
گروهکهای کومله و دمکرات نیز در مقابل برای قدردانی از کمکهای صدام حسین، در محورهای جنگی، سربازان و افسران ایرانی را اسیر کرده و دو دستی تقدیم استخبارات عراق می دادند.
اصلیترین هدف گروهک های کومله و دمکرات، جدایی کردستان از ایران بود که در طرحی که از آن با عنوان “کشور کردستان بزرگ” یاد میشد، هدف آنها این بود که این منطقه سرشار از منابع طبیعی را تجزیه کنند.
در این طرح حتی نام استانها، شهرها، استاندارها و فرماندارها هم مشخص شده بود و با حمایت مستقیم رژیم بعث به شدت پیگیری و عملیاتی میشد.
یکی دیگر از برنامه های این گروهکها، تبلیغات بود، پسر بچههایی که روستایی بودند و فارسی بلد نبودند را انتخاب میکردند. به اینها میگفتند اینجا که کار نیست، درآمد هم نیست. میخواهید بروید کجا کار کنید؟ دوست دارید به اروپا بروید؟
آنها هم میگفتند که میخواهیم، ولی پولی نداریم که برویم.
گروهکها هم میگفتند ما شما را میبریم و به این ترتیب آنها را اغفال کرده و به اقلیم کردستان می بردند و به آنها دورههای نظامی و تروریستی یاد می دادند، تا خوب که ورزیده میشدند اینها را می بردند به عملیات ها و به کشتن می دادند.
یا به روستاها می رفتند و به چوپان ها و یا افرادی که وضع مالی خوبی نداشتند به هر کدامشان یک اسلحه کلاشنیکف، ۱۲۰ تا تیر و پنج هزار تومان پول میدادند میگفتند بروید از ناموستان و از کردستان دفاع کنید!
نحوه عضوگیری این گروهکها تا به امروز نیز به همین روال بوده است.
اهداف و ریشه های فتنه های تجزیه طلبی تنها کردستان را شامل نمی شد، این اهداف از قدیم تا امروز ادامه داشته، و در سالهای اخیر شاهد فتنه هایی از این دست بوده ایم.
از جمله فتنه حزب خلق مسلمان در آذربایجان، فتنه گروهک خلق عرب در خوزستان، فتنه عبدالمالک ریگی و گروه جندالله در سیستان و بلوچستان، فتنه ترکمن صحرا، فتنه پژاک، فتنه حزب آزادی کردستان و… که با دخالت افراد ضد انقلاب و حمایت مادی و تسلیحاتی بیگانگان بوجود آمد و منجر به شهادت و مجروح شدن تعداد زیادی از رزمندگان اسلام و مردم بیگناه ساکن در این مناطق شد.
لازمـه پاسدارى از انقلاب اسلامى، شناخت دشمن و حربه هاى اوست. از جمله این دشمنان، کـسـانـى هستند که با انقلاب و حکومت اسلامى ضدّیت داشته ، تحت عناوین گوناگونى در خـارج از کـشـور فـعالیت دارند. جریان هاى عمده اینان عبارت اند از: ملى گرایى ، سلطنت طلبى ، جمهورى خواهى ، التقاطى و کمونیستى .
ضـد انـقـلاب خـارج نـشـیـن اغـلب داراى جـهان بینى مادى و معتقد به جدایى دین از زندگى اجتماعى است .
شیوه هاى کارى آنان اغلب مبتنى بر ترویج شایعات، پخش اخبار دروغ از کشور، تـحـریـک افراد مسئله دار، ساخت فیلم هاى به ظاهر مستند، نویسندگى، یارگیرى ، اخذ کمک هاى مالى و فکرى از بیگانگان و امثال آن است .
برخى از آنان تاکتیک هاى اختصاصى هـم دارنـد، مـثـل سـازمـان مـجـاهـدیـن خـلق، کومله، دمکرات، پژاک، پاک و…کـه بـه تـرور و آدم ربـایـى هـم مـتـوسل مى شود.
حدس زده مى شود ضد انقلاب خارج نشین در آینده ، بیش از گذشته روى مـسـائل فـرهـنـگـى ، هـدایـت شـورش هـاى داخل کشور و دفاع از افراد بازداشت شده در این شورش ها سرمایه گذارى خواهد کرد تا بتواند نظام اسلامى را به خیال واهی خود، از راه یک انقلاب مخملى ، براندازد.
احـتـمـال مـوفـقـیـت ضد انقلاب خارج نشین صفر است . زیرا اینان گروه هایى اغلب پـراکـنـده هـستند که به هم بى اعتمادند و با هم بر سر ریاست یکدیگر نزاع دارند. انشعابات متعددی در این گروهکها روی داده است که نشان از بی اعتمادی و نزاع بر سر قدرت است.
از یک فرقه کومله، کمونیست کارگری، حکمتیست، کومله مهتدی، کومله عبدالله کهنه پوشی، کومله ایلخانی زاده، کومله روند سوسیالیستی و… بیرون آمد!
از حزب دمکرات، هم چندین شاخه بیرون آمد، همه اینها نشان می دهد عناصر این گروهکها هم امید خـود را از دسـت داده انـد و به همین خاطر در حال یک جنگ داخلی برای رهبری در گروه خود هستند.
این گروهکها ده هـا تـشـکـل نـاکارآمد و چندین شوراى رهبرى ضعیف دارند.
جامعه شـنـاسـى مـردم ایـران را نـمـى شـنـاسـنـد و از ضـعـف قـدرت تحلیل رنج مى برند.
این گروهکها از روش هاى ملایمى ، بسانِ استفاده از تلویزیون هاى مـاهـواره اى ، سـایـت هـاى ایـنـتـرنتى ، نشر کتاب ها و مقالات و سخنرانى هاى شبهه افکن ، انجام راهپیمایى ها و تحصن ها، تشویق کارگران ایرانى به اعتصاب و تلاش براى کسب جـاى پـا در بـین مردم، استفاده می کنند، ویژگى غالب اینان سکولاریسم و غیر دینى بودن است.
این گروهکها عـلاوه بـر این روش ها، از روش هـاى خـشـن مـانـنـد تـرور، آدم ربـایـى و امثال آن سود مى برند و آشکارا در خدمت دشمنان ایران هستند.