رویدادهای اخیر در ایران و در حاشیه قرار گرفتن اپوزیسیون نامسئول ..!

آکام نیوز:هرچند بررسی عوامل و محرک های مقطعی تجمعات اخیر در جای خود می تواند حائز اهمیت باشد و مورد بحث و بررسی قرار گیرد و نقاط مثبت و منفی آن را مورد ارزیابی قرار داد،اما نکته ای که می تواند مهم تر جلب توجه کند و در این مقطع زمانی فکر و اندیشه کار سیاسی و تا حدودی کاراکترهای حرفه ای را به خود مشغول کند،نقش اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی در رویدادهای اخیر بود  .

رویدادهای اخیر درس های خوبی را به همراه داشت که این درس ها از لحاظ فکری و سیاسی و عملی جای  بحث و بررسی دارند.

اپوزیسیون جمهوری اسلامی از راست و چپ گرفته تا سلطنت طلب و مجاهدین و گروهای دو و سه نفره تا حاشیه ترین افراد ممکن که  گهگاهی قلم فرسایی می کنند و به قلم خود می بالند،در اعتراضات اخیر کاملا بیگانه بودند،بطوریکه در هیچ جایی حتی اسمی از آنها هم برده نشد!

شعارهای داده شده از طرف مردم رنگ و بوی هیچ کدام از جریاناتی که به قول معروف سالهاست در عرصه به اصطلاح مبارزه هستند،را نداشت،شعارها در خیابان های ایران متولد شدند و قد گرفتند  .

دنیای بیرون از مرزها هم مطابق معمول،بار دیگر بیگانگی و دور افتادگی خود و فاصله زیادشان با مردم را نشان داد.

بار دیگر به همه فهماند که اپوزیسیون راحت طلب در هیچ کجای ایران در هیج کوچه ای،در هیچ خیابانی،در هیچ جمع کارگری و در سفره خالی هیچ نداری جای ندارد  .

سلطنت طلب ها و منافقین با همه امکاناتی که دارند و با همه سرمایه گذاری هایی که در فاصله این سالها روی قشر معترض ایران کرده بودند،بیشتر به حاشیه رانده شدند و در هیج کجا صدایی نداشتند و صد البته فیلم هایی هم که از طرف این جریان ها پخش می شد،در مناطق دور افتاده و در جاهای خلوتی گرفته می شد که برای هر کسی خنده دار هم بود  .

پیام های فرح پهلوی هم کاملا مضحک بود و فرزند ربع پهلوی اش هم برای مدت چند دقیقه ای از قمارخانه های لوس آنجلس بیرون جست و نکاتی را متذکر شد که کاش هیچوقت این فرمایشات را ایراد نمی فرمودند . !

این جریانهای منفور و فرصت طلب در نتیجه همه سعی و تلاش خود را  کردند،اما نتوانستند ذره ای به خیابانها نفوذ کنند و در واقع بازنده اصلی آنها بودند  .

حوادث روزهای اخیر،فارغ از نتایجی که به دنبال  داشت،توانست سکوت خیلی از معترضان وضع اقتصادی  کشوررا بشکند و مردم نسبت به وضع موجود اعتراضاتی کنند و اما این بدان معنا نبود که اپوزیسیون به پایکوبی بپردازند و جشن بگیرند  .

آشوب های خیابانی اخیر از سوی فرصت طلبان موارد برنامه ریزی شده ای از سوی دشمن بود،دشمنی که برای رسیدن به هدفش،از ریخته شدن خون دیگران،ابایی نداشت و اصلا مرگ هموطنانش برایشان مهم نبوده و نیست.

قد علم کردن این جریانات در برابر اعتراضات اخیر جزء بازارگرمی برای سیاست های خودشان نیست اگر راست می فرمایند و قلبشان برای ایران و ایرانی می تپد،پس چرا در رویدادهای اخیر و در زلزله کرمانشاه قلبشان بدرد نیامد و

کوچکترین کمکی به زلزله زدگان نکردند  .

پول و امکانات خانواده پهلوی و رجوی از پارو بالا می رود،پس اگر قصد به کشتن دادن مردم و تحریک های بی موردشان را ندارند،چرا به یاری زلزله زدگان نشتافتند؟!!

خرج یک مهمانی فرح و ربع پهلوی در قمار خانه ها و یک شام مریم رجوی برای پناهنده های افغانی و سودانی(جهت حضور آنها در تظاهرات بر علیه ایران)را می توانستند برای زلزله زدگان سر پلذهاب و کرمانشاه بفرستند.

یک نشست مریم رجوی با سناتورهای بازنشسته آمریکا می توانست،خرج چهار سال محصلین  دختر و پسر زلزله کرمانشاه را تامین کند .

همچنانکه خرج تنها یک بازی ربع پهلوی در قمارخانه ها می تواند،کفایت خیلی از دردهای محرومین جامعه باشد.

رویدادهای اخیر خیلی ها را محک زد و آن دسته از رهبران و تئوریسین ها و لیدرهایی که حتی یک قطره عرق هم در طول زندگیشان را بر پیشانی خود ندیده اند،بیشتر از هر زمانی جلوی چشمان همگان شرمنده و رسواتر کرد .

اپوزیسیون به اصطلاح دلسوز کرد هم در این میان به کلی خلع شعار بودند  .

در کردستان کسی به حرفشان گوش نکرد و بیشتر از هر زمانی در حاشیه بودند و همچنین همیشه از سوی مردم تودهنی خوردند.

گروهکهای خودخوانده و فرصت طلب و عقب مانده و منجمد سیاسی نظیر کومله ها،با همه شاخه هایشان و دمکرات های غیرمسئول طبق روال همیشگی شان سر شعار و کدام شهر مال ماست و باید چکار کنیم،با هم رقابت داشتند و هر یکی به نوبه خود می کوشیدند،دستی در سازماندهی مردم داشته باشند!!!

برای خود می بریدند و  می دوختند و فرمان و فراخوان صادر می کردند که این بار نیز از سوی مردم در خیابان ها بدون صدا و بی جواب ماندند.

البته برای همه بسیار واضح و روشن هست که این گروهکهای فرصت طلب کردی و غیرکردی هنوز در فضای دهه ۶۰ ایران به سر می برند و فکر می کنند کلی هوادار دارند،در صورتی که بخاطر درحاشیه قرار گرفتن شان و سیاست غلط شان در این سالها به شدت مورد نفرت اکثریت قاطع مردم قرار گرفتند و از طرف دیگر هم آنها با واقعیت های جامعه کنونی ایران هیچ آشنایی ندارند و به همین دلیل هم تحلیل هایشان ۱۸۰ درجه عکس از آب در می آید و بایستی این حقیقت را قبول کنند که آنها از نظر مردم ایران  و کردستان از مد افتاده اند و خریداری ندارند و یکی از دلایل اصلی  فروپاشی گروهکهایشان وضعیت وخیم کنونی شان در کمپ ها و نتیجه همین تحلیل های آبکی هست که بیرون می دهند که آن نیز ناشی از بی خبری مطلق شان از اوضاع و احوال ایران و کردستان می باشد .

ناگفته نماند که برای رهبری این جریانات هم در حاشیه قرار گرفتن شان هم سخت بود و هم خودشان بارها در شبکه های اجتماعی اعلام کردند که ما امروز چنین نیرویی نداریم که بتوانیم توازن قوا را به نفع خودمان تغیر دهیم .

حسن رحمان پناه(معروف به حسن خیر)در یک برنامه زنده فیسبوکی هم به صراحت بیان کردند که ما نیرویی نداریم تا بتوانیم نقشی در اعتراضات اخیر داشته باشیم ..

به زبان آوردن چنین صحبت هایی از زبان یک شخصی که ادعای ۴ دهه مبارزه در کردستان  را دارد شرم آور است.

شرم آور است که جریانی که  مدعی تجربیات چهل ساله است و خود را پیشرو همه اعتراضات مردمی می داند ولی تنها در سنندج که شهر آرزوهای شان است یک نفر هم،از آنها،در جریانناآرامی ها یادی نکرد!!!

واقعا جای شرم است برای این آقایان که نزدیک به ۴۰ سال است  که سر مردم شیره می مالند و دروغ پردازی می کنند که حرف اول را در جامعه کردستان  می زنند،اما یک نفر را هم نمی توانیم برای نمونه و دلخوشی این عالیجنابان بیاوریم که صدای مردم کردستان به خوبی اینان را می شناسند و به همین راحتی سرنوشت و آینده خود را دست چنین آدم هایی نمی دهند ،که خود این خوشحال کننده است .

و باید به این مسئله هم امیدوار بود و باید به مردم شجاع کردستان بالید که دوباره و چندباره به این کمپ نشینان "نه" ی محکمی گفتند و به آنها توجهی نکردند . 

www.akamnews.net

telegram.me/akamnews                   آکام نیوز را در کانال خبری تلگرام نیز دنبال کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا