نگاهی واقع بینانه به:راسان هجری
آکام نیوز:اسناد و مدارکی که اخیرا پس از حضور نیروهای حزب منحله دمکرات کردستان ایران،در داخل کشور به دست آمده و زمانی که این حزب برای آغاز فعالیت تیم هایش در داخل کشور برگزیده است ما را با سوالات گوناگونی روبرو می سازد که پاسخ به آنها نیازمند تامل و بررسی دقیق است و جواب این سوالات نشان دهنده اهدافی خواهد بود که رهبری حدکا در پس فعالیت های دو ماه اخیر خود دنبال می کند .
سوالاتی مانند این موارد:چرا تنها و تنها مصطفی هجری نیروهایش را به داخل کشور اعزام می کند ؟ آیا سایر احزاب نیرویی برای اعزام ندارند یا در این مسئله با حدکا همسو نیستند ؟
آیا آمریکا فقط جناح هجری را برای ناامن سازی غرب کشور برگزیده است !! درحالی که هم زمان با سفر هجری به واشنگتن “عبدالله مهتدی ” نیز در آمریکا حضور داشت ولی چرا مهتدی در راسان حضور ندارد ؟ فیلم ها و عکس های منتشره توسط ” کردستان میدیا ” بیشتر نشان دهنده نیروهای جوانی است که گاها در اوایل عمر جوانی خود هستند و فاقد هر گونه تجربه جنگی ! آیا در پس گزینش طبقه خاص سنی هدف پنهانی وجود دارد ؟
اینها و دهها سوال دیگری که شاید در ذهن خواننده گرامی ما نقش بسته باشند در این نوشتار مورد بررسی قرار میگیرند اما سوالی که برای همگان بسیار مهم است عبارت است از اینکه آیا اعزام این تعداد پیشمرگ بغیر از اعلام موجودیت حدکا پیام دیگری هم برای کسان دیگری بهمراه دارد ؟ در ابتدا راسان فقط یک شعار بود شعاری فریبنده برای پیشمرگهایی که بیش از بیست سال سکون و کمپ نشینی و انواع اختلافات و انشعابات را تجربه کرده بودند و خستگی و نا امیدی همگی را به نابودی کشانده بود و هجری نیز به عنوان یک رهبر مستبد و خود رای شناخته شده بود که برای حزب بغیر از چند دوره جناح بازی و تفرقه افکنی دستاورد دیگری نداشته بود در این شرایط بود که راسان برای مقاصد خاصی مطرح گردید تا حواس ها از تغییر ساختار و تثبیت دیکتاتوری هجری به سمت راسان معطوف شود.
راسان فارغ از ماهیت شعار گونه آن برای حدکا یک نیاز جدی بود زیرا حدکا باز هم در معرض انشعابات دیگری قرار داشت که دیگر برای این حزب کشنده و نابودگر می بودند در درون حدکا دیگر کسی به دشمنی با جمهوری اسلامی نمی اندیشید زیرا دشمن داخلی همان همسنگران دیرین و یاران قدیم بودند به این ترتیب راسان از سال ۱۳۹۴ به بعد پاسخی بود برای تمامی سوالات و بهانه ای بود برای سرپوشی بر مشکلات و سلاحی بود برای خفه کردن تمامی معترضان ، البته هدف بزرگتری نیز در پس این شعار وجود داشت حزب میخواست “عبدالله حسن زاده” را مسئول چند دهه سکون و کمپ نشینی معرفی کند و به بدنه حزب و طرفدارانش القا نماید اینک که عامل مزاحم حذف شده پس حزب به همان حزبی تبدیل میشود که قبلا بوده و رهبر این حرکت نوین و بازگشت به دوران اقتدار کسی نخواهد بود جز مصطفی هجری و صد البته در این راه توانستند با موفقیت کامل القا گر این عقیده باشند .
در همان آغازین روزهای شروع تحرکات حدکا تحت عنوان راسان به علت بالا بودن هزینه انسانی و شمار زیاد قربانیان ،این حرکت با مخالفت های متعددی در داخل و خارج حزب روبرو شد اگر چه در ابتدا انتظار میرفت سایر احزاب نیز به تقلید از حدکا به تحرک در داخل کشور و اسکان در مرزها بپردازند ولیکن چنین نشد کومله ها عملا موضع سکوت ( نه رد و نه تایید ) را انتخاب کردند و سایرین نیز مانند پارت آزادی کردستان ( پاک ) اولویت را در جنگ داعش دیدند و حدک هم حاضر به انجام چنین عملی نبود زیرا رهبری وقت حدک یعنی خالد عزیزی باور داشت که ” سرنگونی جمهوری اسلامی نه در توان ماست و نه کار ماست “ و درجای دیگری میگوید :
” اگر تمام احزاب کردی با هم جمع شوند نمی توانند یک روستا را اداره کنند “ یا “رحیم پرشه ای ” یکی از کادرهای منطقه ای حدک در پاسخ سوال یکی از شرکت کننده ها در خصوص اعزام تیم های حدک به داخل کشور چنین میگوید که : ” ما راه اشتباه حدکا را تکرار نمی کنیم که به اسم راسان نیروها را به کشتن داده و با تلفات به داخل کشور برگردیم “ و در این میان موضع پ ک ک نیز قابل تامل بود که از زبان “مراد کارایلان ” چنین بیان شده است او میگوید : ” اقدامات اخیر حزب دمکرات جناح هجری بنا بر دستور عربستان بوده است و حدکا تحت تاثیر توافق هایی است که با قدرت های خارجی برای جبران بحران مالی و پر کردن جیب سران این حزب داشته است “ . سیر پیاده سازی راسان : سیر تحول راسان از یک شعار صرف حزبی به مرحله تحرک و اجرا نیازمند بررسی کمی دقیقتر و نگاه به پیش زمینه های این تحول است . “تیمور مصطفایی ” در مراسم ۲۶ آذر ۱۳۹۶ در قندیل اعلام میکند که :
” اگر امریکا در آینده برروی اپوزیسون ایرانی و جریان دمکراسی خواهی سرمایه گذاری کند حزب دمکرات و سایر جریانات کردی میتوانند بخشی از این استراتژی و کمکی برای اجرای این استراتژی باشند هر چند به عقیده من تا کنون امریکا این حرکت را شروع نکرده و اگر این حرکت را شروع کند شاهد تغییر در کردستان و سراسر ایران خواهیم بود “ و در همین بحبوحه نیز یک مقام بالا در حزب دمکرات به روداو می گوید که : ” ما اکنون در بالاترین و گرمترین سطح روابط با آمریکا از زمان به روی کار آمدن دولت ترامپ هستیم اگر آمریکا برای مقابله با ایران اراده ای داشته باشند احزاب کردی آماده اند قسمتی از این استراتژی باشند “ .
و اینها همگی زمزمه هایی بودند که نشان میداد که حدکا دنبال جلب نظر آمریکا برای دریافت کمک مالی در برابر ناامن سازی کردستان است اما راسان بعد از سفر هجری به آمریکا وارد مرحله عملی خود میشود و اینجاست که دیگر دمکرات نمیتواند ادعا کند که راسان حرکتی مستقل است . سفر هجری به واشنگتن و دیدارهایش با نهادهای حکومتی و اطلاعاتی این کشور از ۱۹ /۰۳/۱۳۹۷ آغاز می شود و دیدارها به حدی فشرده هستند که هجری در مصاحبه با روداو در تاریخ ۳۰/۰۳/۱۳۹۷ اعلام میکند که فرصتی برای دیدار با دیگر اپوزیسیون ایرانی در واشنگتن ندارد – هر چند بعدها علیرضا نوری زاده خبر دیدار هجری با پهلوی و برنامه ریزی برای مراسم استقبال مردم بانه از شاهزاده را پخش میکند – اما بعد از این دیدارها است که اعزام نیروهای حدکا به داخل کشور آغاز میشود هر چند که تیم های اعزامی با تلفات سنگین مجبور به فرار می شوند .
بررسی هایی که از تصاویر انتشار یافته ی تیم های اعزامی به دست می آید نشانگر نیروهایی با سن کم و بدون تجهیزات و فاقد تجربه بود و این نشان میداد که آمریکایی ها حاضر نبوده اند بدون اثبات توانایی حدکا در ایجاد اغتشاش در غرب کشور به این حزب کمک کنند به زبان خیلی ساده یعنی ابتدا حزب باید وجود و توانایی اش را اثبات کند سپس منتظر وصول دلارهای آمریکایی در اربیل باشند و اینگونه است که حزب بیش از هر زمانی فعال میشود و جوانان و گاها نوجوانان هیزم آتشی خواهند شد که هجری برافروخته است ، دختران نوجوان و کم سن و سالی که اینک باید در آغوش خانواده پرورده شوند به دستان فرماندهانی سپرده میشوند که گاها در داخل حزب نیز به فساد اشتهار دارند ، شخصی که تنها دو سال را در کمپ ها گذرانده به فرماندهی برگزیده میشود و در اولین ورودش کشته میشود ولی” صلاح رش” که ببر دمکرات نامیده میشد در کویه مخفی می شود و “محمد خاکسار ” و “قادر تاژانی” مرخصی استعلاجی میگیرند و … . موضع نامسئولانه حکومت اقلیم کردستان :
ناشفاف ترین موضع در مورد تحرکات حدکا را مقامات اقلیم کردستان داشته اند از یک سو جمهوری اسلامی ایران را کشور دوست و برادر و اولین یاری رسان در زمان حمله داعش به اقلیم میدانند و اعلام میکنند ( صفین دزه ای در گفتگو با تسنیم ) که : ” اجازه فعالیت را به احزاب کمپ نشین نخواهیم داد ” اما برخلاف گفته خود ضمن ایجاد نکردن هیچ گونه محدودیتی برای این گروهک به بهانه کوهستانی بودن منطقه ای که حزب در آن فعالیت میکند در عمل در رسانه های خود مخصوصا رسانه های نزدیک به پارتی مانند ” کردستان ۲۴ ” و ” روداو ” و “باس نیوز ” به بازتاب اخبار مربوط به این تحرکات می پردازند و فضای تبلیغاتی را برای این حزب ایجاد میکنند. سخن آخر : در حالی که دیگر احزاب کردی به خوبی میدانند که راسان هجری به غیر از نابودی تیم های اعزامی نتیجه ای در بر نخواهد داشت ولیکن شاید اوضاع وخیم مالی حزب و هزینه بالای آقازادگان حزبی در اربیل و اروپا و امریکا به جایی رسیده است که چندین جوان ناآگاه باید قربانی شوند تا کیسه اربابان دمکراتیشان پر بماند راسان هر چه باشد و هر هدفی که در پس آن نهفته باشد قابلیت رشد و حیات در میان مردم کورد را ندارد مردمی که با خون جوانان خود این آب و خاک را حفظ کرده اند و هرگز حاضر نبوده اند که بخشی از برنامه دشمنان برای نابودی این سرزمین باشند.